مرسانا خانومیمرسانا خانومی، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره
مامان مهدیهمامان مهدیه، تا این لحظه: 35 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره
بابا محسنبابا محسن، تا این لحظه: 40 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره
همنفس شدن ماهمنفس شدن ما، تا این لحظه: 14 سال و 30 روز سن داره

فرشته کوچولوی مامان و بابا

واكسن 4 ماهگي

سلام و درود بر شما دوستان خوب دخملی ما واکسن زد .شبش تب کرد.من تا صبح نخوابیدم.مامان جون مهناز اومده بود تا مواظبش باشه.طفلکی خیلی خسته شد.موقعی که خانوم پرستار داشت واکسنشو می زد قیافه ی من دیدنی بود  آخه دردشو با تمام وجود حس کردم.مرسانا یه جیغ بلند کشید و بعد مظلومانه سرشو گذاشت رو شونه مامان جون مهناز و خوابید.کمپرس یخ گذاشتم و فرداشم کمپرس آب گرم.نسبت به واکسن قبلیش بهتر بود.دردش کمتر بود.ولی خیلی دلم واسه دخملی سوخت.همسری سربه سرم میذاشت و همش می گفت چقدر تو بهداشت گریه کردی! حالا سوزش لثه هاش کم بود درد پا هم اضافه شد.ولی اشکالی نداره واسه سلامتیشه دیگه. ...
31 شهريور 1393

خارش لثه های خانومی ما

حدود دو هفته هست که لثه های مرسانا جونم خارش داره.نشونه هاشم اینه که بزاق دهانش میریزه و زیاد شده و بی قراری می کنه و مدام دستش توی دهانشه.دکتر شربت دیفن هیدرامین تجویز کرده تا به لثه هاش بمالم.خیلی تاثیرش خوب بوده خداروشکر.طعم شربت رو هم خیلی دوست داره.
5 شهريور 1393
1