مرسانا خانومیمرسانا خانومی، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 12 روز سن داره
مامان مهدیهمامان مهدیه، تا این لحظه: 35 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره
بابا محسنبابا محسن، تا این لحظه: 40 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره
همنفس شدن ماهمنفس شدن ما، تا این لحظه: 14 سال و 30 روز سن داره

فرشته کوچولوی مامان و بابا

بازگشت مامان جون مهناز

مامان جون مهناز که با دایی مجید رفته بودن به دختر خاله و نوزادش(محمدعلی)سر بزنن بعد از یه هفته برگشتند.و ساعت 7 صبح رسیدند خونه ی ما.تو که سر از پا نمیشناختی دیگه.همش در حال بازی با مامان جون بودی. ...
2 آبان 1393

ادامه سفر دماوند

چند روز هم رفتیم خونه مامان جون فاطمه و باباجون عباس(مامان و بابای همسرم) .عمه معصومه و پارسا هم اونجا بودن و کلی با آقا پارسا بازی کردی. ...
2 آبان 1393

مراحل رشد مرسانا خانومی

فرشته کوچولوی ما کم کم داره سینه خیز میره و سعی می کنه بدون کمک بشینه ولی هنوز نمیتونه.بخاطر همینم شروع می کنه به غرغر و گریه.جدیدا با اسباب بازیاش ارتباط گرفته و سعی می کنه با اونا بازی کنه.امروز با این برج حلقه کلی بازی کرد. ...
22 مهر 1393

دلبرانه های مادر و دختر

این روزا خیلی شیرین تر شدی عشقم.من از بوسه زدن به تو خسته نمیشم دختر نازم.آغوش من گرمترین جای دنیاست برای تو دختر خوبم.گاهی دلم می خواد برم مامانمو محکم بغل کنم چون گرمترین و امن ترین جای دنیاست. ...
22 مهر 1393